→♫♥کلبه تنهایی یلدا♥♫←
در کنار سیب و رازقی عطر عاشقی پیچیده است و من در دنیای ساده ی خود عاشقم.شب یلداست و من دوباره درد فراق دارم ، چه یلدای عاشقانه ای . یاد یار .شبی که صبح نمی شود و دردی که پایان را نمیداند ، چه درد شیرینی.یلدایی که هر لحظه اش سرشار از عشق باشد باید هم بلند ترین شب سال باشد. کسی که در رویای من گم شده است ، ایا امشب یادهمچون من یاد عشقش دارد؟ دلتنگم ، ای کاش می شد تنهاییم پایان یابد . سکوت میکنم ، میگریم ، فریاد میزنم ، می خندم . در شب بارانی یلدا ، در زیر باران ، می دوم و می ایستم ،چترم را رها میکنم و خودم را در آغوش باران می اندازم و می گریم.امشب بارن پیش من شرمنده شده است.چه یلدای عاشقانه ای ، آری امشب شب یاد است ، شب حسرت ، شب خاطره ، دلتنگی هایم پایان می پذیرد . طبق معمول هر شب ،در رویای خود با معشوقم دیدار میکنم . و خودم را در آغوش گرمش رها میسازم . چه پایان زیبایی برای یلدای عشق من است. نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 10:48 قبل از ظهر :: نويسنده : yalda
درباره وبلاگ ![]() سلام سلام.....امیدوارم از وبلاگم خوشتون بیاد هر کی که میخواد بیاد و نظر نده لطفا همین الان شوت شو بیرون و مانع کسب و کار ما نشو....اه اه اینقدر بدم میاد از کسایی که میان میخونن نظر نمیدن........ خدایا کمکم کن تا عاشقانه ترین نگاهها را در چشمانش بریزم خدایا کمکم کن تا در بعد عشق او بهترین و شیرین ترین باشم به من کمک کن تا سرودن عشق را به هنگام طلوع افتاب هر بام بر لبانش جاری سازم و راز عشق را در گوشش سر دهم خداوندا او را نگه دار که من به عشق او زنده ام... آرشيو وبلاگ پيوندها
|
||||||||||||||||
![]() |